حال عجیبیه. دیگر بشکست همه آن ناشکسته های وجود... دیگر نه راهی نه ... امید هست... آیا قربانی کردن بود و یا نا امید کردن... و تو عزیز و قادری به همه چیز... گیجم... مستی شرابت چنان بیخودم کرد که پرده ها دریدم... و انگار نزدیکم به لحظه های آخر...
حال عجیبیه. دیگر بشکست همه آن ناشکسته های وجود... دیگر نه راهی نه ... امید هست... آیا قربانی کردن بود و یا نا امید کردن... و تو عزیز و قادری به همه چیز... گیجم... مستی شرابت چنان بیخودم کرد که پرده ها دریدم... و انگار نزدیکم به لحظه های آخر...
از حیله و دسیسه نترس. اگر کسانی دامی برایت بگسترانند تا صدمهای به تو بزنند، خدا هم برای آنان دام میگسترد. چاه کن اول خودش ته چاه است. این نظام بر جزا استوار است. نه یک ذره خیر بیجزا میماند، نه یک ذره شر. تا او نخواهد برگی از درخت نمیافتد. فقط به این ایمان بیاور.
در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند، تو “هیچ” شو. مقصدت فنا باشد. انسان باید مثل گلدان باشد. همان طور که در گلدان نه شکل ظاهر، بلکه خلا درون مهم است، در انسان نیز نه ظن منیت، بلکه معرفت هیچ بودن اهمیت دارد.
همه پردههای میانتان را یکی یکی بردار تا بتوانی با عشقی خالص به خدا بپیوندی. قواعدی داشته باش، اما از قواعدت برای راندن دیگران یا داوری دربارهشان استفاده نکن. به ویژه از بتها بپرهیز، ای دوست. و مراقب باش از راستیهایت بت نسازی! ایمانت بزرگ باشد، اما با ایمانت در پی بزرگی مباش!